۱۳۸۷ تیر ۴, سه‌شنبه

حکومت اسلامی

قبل از انقلاب تبليغات زيادي روي اسلام و تکامل آن و اينکه بي عيب و نقص است و براي تمام مراحل زندگي مردم برنامه دارد و به سعادت دنيا وآخرت مردم مي انديشد صورت مي گرفت.
در همسايگي ما جوانکي بود که درس طلبگي مي خواند وقبل ازانقلاب خيلي از امامشان و اينکه اگر امام بيايد ديگر مستضعفي روي زمين نمي ماند و هزار دروغ ديگر تعريف مي کرد.
حيف آن جوان در سال 59 در همان اوايل جنگ به شهادت رسيد و نماند تا گلکاري هاي امامشان و سپاهيان و مزدورانش را ببيند و ببيند که چگونه اسلام و امامشان ملت را به دلالي و بيچارگي و بد بختي کشانده است ،نيست که ببيند چگونه امامشان جامعه مدني و نهادهاي دموکراتيک و نهادهاي حقوق بشر را نابود کرد و حکومت ديکتاتوري اسلامي شبيه به بني اميه و بني عباس به پا کرده است.
بعضي وقتها از برپايي حکومت اسلامي بسيار خوشحال و مشعوف مي شوم و به خودم مي­گويم به سکولاريزم نزديک شديم در واقع روحانيت با دست خودشان گورخود را مي کنند و فرآيند ريشه کن شدن آنها که در زمان مشروطيت کامل نشد و به سرخوردگي آنها انجاميد امروز تکميل مي­شود.
زندگي امروز مردم ايران ديدني است ، تاکسي سوار شدنشان، خريد مايحتاج منزل ، خريد خانه و امنيت و آزادي آنها.
از همه دردناکتر زندگي جواناني است که در رژيم اسلامي پا به عرصه هستي نهاده اند و امروز به سن تشکيل خانواده و ازدواج رسيده اند و با حقوق ناچيز بايد هزينه هاي گزافي را بپردازند.توصيه هاي مسئولين به آنها ساده زيستي است يعني پسران همسرانشان را مانند زن بيوه به خانه ببرند.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
از اینکه میهن ÷رستین خوشحالم ولی به گمانم کمی تند رفتین . . .
نظر من این بود و خوشحال میشم باز هم به من سر بزنین

ناشناس گفت...

قلم شیوا و خواندنی دارید. خصوصاً این سبک نوشتن، در این دوره زمانه و در این وبلاگهای امروزی لازم است. نسل جدید کم کم در حال فراموش کردن اتفاقات گذشته است. تفسیر سیاسی محدود به اعتراض به حماقتهای فعلی است. اگر چنین متن هایی نباشد، شاید فراموش کنیم که چطور شد به این روز افتادیم. یا شاید برایمان توهم ایجاد شود که در زمانی، انقلاب یا رهبرانش خوب بودند و ناگهان بد شدند.